******
فقط فهرست ارائهشده!
اسناد و مدارك بسياري اين روند ناسالم حاكم بر انتخابات مجلس شوراي ملي دوره رضاشاه را تأييد ميكنند، از جمله براي دوره هشتم انتخابات مجلس شوراي ملي تيمورتاش وزير دربار وقت رضاشاه طي بخشنامه محرمانهاي حاكمان ايالات و مسئولان نظامي و انتظامي محلي را مكلف ساخت تا ترتيبي اتخاذ كنند كه فقط فهرست ارائهشده به مجلس دوره هشتم راه يابند. در اين بخشنامه محرمانه كه در ۲۳ خرداد ۱۳۰۹ صادر و براي اجراي دقيق مفاد آن جايگاه مهمي براي نيروهاي شهرباني و انتظامي قايل شد، چنين ميخوانيم:
«۲۳ خرداد ۱۳۰۹، رمز نمره ۱۴
متحدالمآل
حكام ايالت شمال و شرق و غرب و جنوب
در تعقيب دستور صادره از مقام رياست وزرا و وزارت جليله داخله، طبق اوامر ملوكانه در قسمت انتخابات دوره ۸ و انتخاب نماينده جهت مجلس شوراي ملي لزوماً اعلام ميدارد طبق صورتي كه ارسال شده است بايد جديت لازمه به عمل آيد كه اين اشخاص جهت مجلس انتخاب شوند. اعليحضرت اقدس شهرياري علاقمند هستند كه بايد اشخاص مفصلهالمندرجه در صورت لف بايد به هر قيمت باشد انتخاب شوند. در صورتي كه اندك تعللي در اجراي اوامر صادره بشود مقصر بديهي است مورد بيميلي اعليحضرت واقع خواهد شد. با رعايت مواد مشروحه ذيل راپرت جلسات خودتان را به وزارت دربار ارسال داريد.
۱ـ در صورتي كه جهت انجام اين مأموريت را نداريد، از تاريخ ملاحظه حكم تا ۴۸ ساعت از خدمت استعفا دهيد.
۲ـ اشخاصي كه باعث نُكث و به علاوه در صدد هستند نماينده به ميل خودشان انتخاب كنند، از عمليات آنها جلوگيري به عمل آوريد. در صورتي كه به مخالفت خودشان باقي هستند فوراً آنها را تبعيد كنيد.
۳ـ از مداخله روسها و مأمورين آنها و به علاوه بستگان آنها در امر انتخابات بهطور محرمانه جلوگيري شود. در صورتي كه از طرف عمال آنها مخارجي در قسمت انتخابات شود، راپرت دهيد تا دستور كلي در اين موضوع داده شود. در كليه امور آنها نهايت مراقبت را داشته باشيد.
۴ـ اداره نظميه در اين قسمت كاملاً مطيع شما خواهد بود. مأمورين اداره تأمينات هم مواظبت كامل خواهند كرد، ولي بايد راپرتهاي مربوطه را به شما بدهند و دستور كلي دريافت كنند.
۵ـ طبق اعلان صادره مجالس را آزاد بگذاريد، ولي آزادي آنها بايد طوري باشد كه باعث تخريب عمليات و انتظامات محلي نشود. در كليه مجالس بايد مأمورين مخفي شما حاضر و ناظر باشند.
۶ـ در مداخله مأمورين و عمال همسايه جنوب ناظره باشيد و راپرت بدهيد كه عمليات آنها چه و از چه رويه و مطابق چه منظوري است.
۷ـ در كليه مجالس بايد فقط مأمورين شما بهطور مخفي حاضر و ناظر عمليات آنها باشند و نيز بايد كانديداي حوزه حكومتي خودتان را فوراً تهيه و ارسال كنيد كه منظور اهالي چه اشخاصي هستند.
۸ـ در كليه قضايا طبق امر همايوني بايد با مشورت اداره قشوني حوزه حكومتي خودتان اقدام شود و با مشورت هم امر انتخابات خاتمه يابد.
۹ـ در صورتي كه اشخاص ميل به وكالت داشته باشند، بايد قبلاً آنها را نصيحت و بعداً تهديد كنيد و در صورتي كه به جلسات خودشان ادامه ميدهند، راپرت دهيد تا تبعيد شوند.
۱۰ـ در صورتي كه در صورتهاي ارسالي تجديد نظر يا تغييرات سياست و مصالح مملكتي ايجاب شود، بديهي است طي تلگرافي شخص منظور را معرفي خواهم كرد.
۱۱ـ ممكن است تغييري در صورت تهيه شود بهطوري كه در ماده ۱۰ ذكر شده است قبلاً اطلاع داده خواهد شد.
۲۱ـ نمايندگان شما طبق صورت ارسالي بايد انتخاب شوند.
۳۱ـ بديهي است در صورتي كه كاملاً معلوم شد كه موفقيت كامل حاصل نكردهايد، البته اقدام ديگري در صندوق آرا خواهد شد، ولي اين موضوع بعداً در صورت عدم موفقيت انجام خواهد شد.
تيمورتاش».
روايت آيت الله پسنديده از شكل انجام انتخابات دوره هفتم
تيمورتاش وزير دربار همراه اين بخشنامه فهرستي طولاني از تمام كساني را كه قرار بود در دوره هشتم انتخابات مجلس شوراي ملي از شهرها و حوزههاي انتخابيه مختلف راهي مجلس شوند تهيه و براي حاكمان محلي و شهربانيها ارسال كرد. بدين ترتيب شهرباني در هنگام انتخابات سخت فعال ميشد تا اوامر رضاشاه را در انتخابات نمايندگان دلخواه چنانكه خواسته او بود انجام دهد. آيتالله مرتضي پسنديده در خاطرات خود به گوشههايي از تقلبها انتخاباتي دوره هفتم مجلس شوراي ملي چنين اشاره كرده است: انتخابات دوره هفتم تحت استيلاي رضاشاه بود و انتخابات را به زور انجام ميدادند. حتي ميگفتند: «حسبالامر رضاشاه اينها بايد انتخاب شوند. در دوره هفتم از حوزه انتخابيه تهران كسي جز مرحوم آشتياني انتخاب نشدند. بعضيها نيز همچون نائيني، مستوفيالممالك و امثال اينها حاضر نشدند انتخاب شوند. در تبريز انتخابات طور ديگري برگزار شد. در آنجا اعلام كردند انتخابات آزاد است و هر كس بخواهد ميتواند رأي بدهد. اين بود كه آرا بر ضد دولت بود و ميگفتند انتخابات خيلي خراب است. بعد از اينكه انتخابات تمام شد، صندوقها را آوردند و همه را به اسم دولتيها نوشتند».
گمان بيهوده به رضاخان
طي سالهاي نخست سلطنت رضاشاه كه هنوز سايههاي سنگين ديكتاتوري و نظام خشن استبدادي در مرحله آغازينش بود، در مقابله با تقلبها انتخاباتي شهرباني و حاكمان تحت امر رضاشاه، مردم كشور هر از چند گاهي به خود جرئت ميدادند نسبت به تقلبها صورت گرفته اعتراض كنند و تصور ميكردند رضاشاه چنانكه تظاهر ميكرد در برابر اينگونه اقدامات ناروا خواهد ايستاد.به همين دليل به تصور اينكه تقلبها خارج از اراده و اطلاع رضاشاه و وزارت دربار او صورت ميگيرد طي مراسلات و تلگرافهاي عديده خواستار پايان دادن به اين تقلبها ميشدنداز جمله در نامهاي كه گروهي از اهالي كاشان براي شخصيتهاي مختلف و وزارت دربار رضاشاه مينويسند به روند تقلب در انتخابات دوره ششم در حوزه انتخابيه كاشان چنين اعتراض ميكنند:«از كاشان به طهران، نمره قبض: ۳۳۶۳، نمره تلگراف، ۹۶۱، عدد كلمات: ۱۳۵، تاريخ اصل، ۷۲، تاريخ وصول: روز ۲۷ ماه ۷ [۱۳۰۵] طهران، به توسط حضرت آيتالله كاشاني، رياست مجلس مقدس؛ ۳ كپيه: رياست وزاري عظام، وزارتين دربار پهلوي و داخله. چون معدودي منفعتپرست به دست حكومت ميخواهند انتخابات كاشان را ملعبه اهواي خود قرار دهند و برخلاف نص صريح قانون از اشخاصي كه با هيچ منطق سزاوار عضويت انجمن نظارت نيستند تشكيل انجمن ميدهند، وزارت داخله هم توجهي به عرايض حقه اهالي نفرمودهاند، توده اهالي با نفرت شديدي كه كاشف كمال مظلوميت است دست از مشاغل خود كشيدهاند و در تلگرافخانه براي استيفاي حقوق خود متحصن هستند. داعيان به نوبه خود اجابت مسئول مشروع عموم را از مقامات عاليه جداً مسئلت ميكنيم. العبد حسين رضوي، محمدحسين، حسين دربندي آراني، شهابالدين نراقي، جعفر نراقي، علي نراقي، احمد الحسيني، العبد خليلالله مهدي ابن حبيبالله، ابوتراب نراقي، ابومحمد نراقي، شريعتمدار.
[مهر:] تلگرافخانه مباركه».
در حالي كه واقعيت امر حكايت از آن داشت كه تمام اين تقلبها با دستور و هدايت شخص شاه و وزارت دربار او صورت ميگيرد، هر چه زمان بيشتري سپري ميشد در انتخابات دورههاي بعد مردم كشور بيش از پيش از كنه قضايا آگاهتر ميشدند و نيك درك ميكردند كه تمام تقلبها صورت گرفته از سوي حاكمان و كارگزاران محلي كه سخت مورد حمايت شهرباني بودند، همه و همه به دستور رضاشاه صورت ميگيرد. به همين دليل هر چه از دوران سلطنت رضاشاه بيشتر ميگذشت اعتماد عمومي به صحت انتخابات كمتر ميشد و در نتيجه اعتراضات يا شكواييههاي مردمي براي جلوگيري حكومت مركزي از تقلبها كمرنگتر ميشد و بهجاي آن شبنامهها و اوراق مخفيانه بسياري چاپ و منتشر ميشد كه حاوي انتقاد از حكومت مركزي و حاكمان محلي و شهرباني به علت تقلب در انتخابات بود.
شب نامههايي كه جاي روزنامهها را گرفت!
ازاين پس، ديگر حكومت مركزي و رضاشاه متهم بودند كه در انتخابات تقلب ميكنند و مردم كه احساس ميكردند وضع پيشآمده را نميتوانند بپذيرند، بهناچار با انتشار شبنامه و غيره خشم خود را نسبت به حكومت مركزي و رضاشاه نشان ميدادند. براي نمونه شهرباني طي نامهاي به شرح زير به انتشار شبنامههاي حاكي از انتقاد از وضعيت اسفبار حاكم بر انتخابات دوره هشتم و دخالتهاي نارواي دربار و شاه در آن چنين اشاره ميكند:
«وزارت داخله
تشكيلات كل نظميه مملكتي
به تاريخ ۵/۶/۱۳۰۹، نمره ۱۵۹۲
محرمانه است
مقام منيع وزارت جليله دربار پهلوي دامت شوكته، نظميه اصفهان راپرت ميدهد بر حسب دعوت حكومت براي انتخابات دوره هشتم، سي و شش نفر از معتمدين محل در اداره حكومتي حاضر و نه نفر آنها به عضويت اصلي انتخاب شدهاند و اعلان انتخابات براي تعيين اوقات اخذ آرا قريباً از طرف انجمن منتشر خواهد شد. خلاف انتظامي رخ نداده است، لكن مقداري اوراق ژلاتيني كه يك ورقه آن لفاً تقديم ميشود، توسط پست شهري منتشر شده بود. فوراً نظميه آنجا جمعآوري كرده و قضيه را تحت تعقيب قرار داده است.
رئيس كل تشكيلات نظميه مملكتي
[امضا] سرتيپ محمد صادق كوپال».
در شبنامه مورد اشاره سرتيپ محمدصادق كوپال رئيس وقت شهرباني چنين آمده است: «همشهريهاي محترم، خيمهشببازي انتخابات شروع ميشود. به موجب اطلاعات موثقه، دولت و دربار وكلاي فرمايشي خود را تعيين كردهاند، شما اين عناصر و نوكرهاي دست به سينه دولت را ميشناسيد.
اصفهان ـ امينالتجار، حاجآقا حسام دولتآبادي، شيخ محمدباقر الفت
فريدن و چهارمحال ـ غلامحسين ميرزا
شهرضا ـ جلايي
حكومت جديد ـ بهرامي ـ مخصوصاً براي تحميل اين عناصر معلومالحال بر ملت با دستور مخصوص به اصفهان آمده است.
همشهريها! جلوي چشم شما اين حق مسلم شما را كه اساس و خلاصه تمام مشروطيت و آزادي است لگدكوب و پامال ميكنند. براي به دست آوردن حق خود و اثبات رشد و لياقت اجتماعي قيام كنيد و دست از كار بكشيد. صداي اعتراضات خود را به گوش عالميان برسانيد. مثل ملل مصر، هندوستان و چين با ابرام و شجاعت در مطالبه حق خود پافشاري كنيد. با تعطيل عمومي به اين انتخابات مضحك و تحميلي اعتراض شديد كنيد تا دنيا بداند شما هم زنده و حقوقطلب هستيد!!!
مرداد ۱۳۰۹
جمعيت آزاديخواهان ايران».
رئيس شهرباني در نامه ديگري در تاريخ ۱۵ مرداد ۱۳۰۹ براي وزير دربار تيمورتاش به پخش شبنامه ديگري كه در آن به تقلبهاي گسترده در انتخابات هشتم تحت سيطره نظام ديكتاتوري حاكم بر كشور اشاره شده بود، چنين اشاره ميكند: «چهارشنبه پانزدهم مرداد ۱۳۰۹، حضور مبارك حضرت مستطاب اشرف امجد عالي آقاي تيمورتاش مهين دستور معظم دربار عظيمالشأن پهلوي دامت شوكته العالي، يك ورقه شبنامه كه در ساعت چهار صبح امروز صدها برگ از آن در يكي از كوچههاي مجاور مريضخانه وزيري پراكنده بود، لفاً تقديم ميشود و چون اين ورقه خواه از حيث كاغذ و خواه از حيث نگارش جملات و الفاظ مانند «زحمتكشان»! «سياست خارجي بهتري براي مملكت»! «فقر اقتصادي» و غيره... غير از شبنامههاي خودماني ميماند و در نظر من حاكي از وجود يك تشكيلات انقلابي اجنبي مينمود، براي جلب توجه آن حضرت اشرف به ايفاد آن مبادرت رفت». (۱۲)
در متن اين شبنامه كه سراسر انتقاد از نظام ديكتاتوري حاكم بر كشور و نقش نارواي عمال حكومتي در تقلبهاي گسترده در انتخابات بود، چنين ميخوانيم: «انتخابات شروع ميشود، در صورتي كه اصول ديكتاتوري و خودسري كاملاً حكمفرماست. به قرار اطلاعي كه به ما رسيده، مأمورين و حكام اسامي كانديداها را كه از طرف دربار تعيين شده است دريافت داشتهاند. واضح است با شرايط حاضره انتخابات، انتخاب وكلاي حقيقي غير ممكن است. در تمام ممالك مشروطه علاوه بر اينكه دولت حق دخالت در انتخابات را ندارد، باز هم چندين ماه قبل از انتخابات احزاب، دستجات و طبقات مختلف بهواسطه انتشار جرايد، مجلات و بيانيهها و بهوسيله تشكيل مجامع و كنفرانسها افكار و آمال خود را به گوش توده رساند و كانديداهاي خود را معرفي كرد و از گذراندن اشخاص نالايق و خائن جلوگيري ميكند. بدون اين اصل انتخابات و پارلمان معني خارجي نداشته است و نخواهد داشت.
در گلستان بهجاي كبك و تذرو قنفذ و سوسمار ميبينم
ملكالشعراي بهار در باره تقلبهاي گسترده حكومت رضاشاه در انتخابات آن روزگار اشعار جالب توجهي را سروده است و بدين وسيله با ظرافت ادبي كمنظيري جنبههاي متعدد اين تقلبها را ذكر ميكند و نسبت به فتوري كه در مشروطيت و پارلمان ايران راه يافته است بسي تأسف ميخورد. در يكي از همين اشعار كه اشارهاي آشكار به روند شرمآور حاكم بر انتخابات آن روزگار است، چنين ميخوانيم:
فتنهها آشكار ميبينم
دستها توي كار ميبينم
حقهبازان و ماجراجويان
بر خر خود سوار ميبينم
بهر تسخير خشكمغزي چند
نطقها آبدار ميبينم
جاي احرار در تك زندان
يا به بالاي دار ميبينم
ز انتخابات سوء مجلس را
پر ز عيب و عوار ميبينم
وكلا را به مثل دور ششم
گيج و بياختيار ميبينم
آلت دست ارتجاع و فاشيست
جملگي را قطار ميبينم
بعد تصويب اعتبار رنود
كار بياعتبار ميبينم
چند لوطي ز كهنه جاسوسان
روز و شب گرم كار ميبينم
پيشبيني كه عاقلان كردند
بعد ازين آشكار ميبينم
سفها را به كارهاي بزرگ
داخل و برقرار ميبينم
در گلستان بهجاي كبك و تذرو
قنفذ و سوسمار ميبينم
آن كه را داده جان به راه وطن
بيسرانجام و خوار ميبينم
وان كه را برد و خورد و خوش خوابيد
شاد و ايرانمدار ميبينم
ملتي را كه شد فرامش كار
عاقبت اشكبار ميبينم
ز انتخاباتشان مسلم گشت
آنچه اين جان نثار ميبينم
چاپلوسان و چاكران قديم
روي مجلس هوار ميبينم
خيل بيعرضگان جاهل را
داخل كار و بار ميبينم
ظاهراً شهپرت و در باطن
با عدو دستيار ميبينم
ليك روز بليه و سختي
همه را در فرار ميبينم
امتحان را دو باره خوردن زهر
جرم بياغتفار ميبينم
و آدمي را كه ترك تجربه كرد
بيتعارف حمار ميبينم
و آنكه ننهاد فرق دشمن و دوست
چارهاش انتحار ميبينم
منبع : روزنامه جوان